افزايش سرانه مصرف فولاد در كشور نشان دهنده رشد اقتصادى است.
به گزارش موج،علاوه بر ارزان تربودن فلز فولاد كه سبب مصرف فوق العاده آن
مى شود، مى توان به ويژگى هاى قابليت آلياژى و امكان انجام عمليات حرارتى و
ديگر عملياتى كه سبب ايجاد خصوصيات بسيار متنوعى در فولاد مى شود، اشاره
كرد. ويژگى هاى مذكور تنوع عظيمى در كاربرد فولاد ايجاد كرده است. دامنه
اين تنوع از سوزن و سنجاق تا كشتى هاى عظيم الجثه اقيانوس پيما و آسمان
خراش ها گسترده است. ماشين آلات ساخته شده از فولاد، همه آنچه كه مورد نياز
روزانه بشر است را مى سازند. چنين گستره وسيعى از تنوع كاربرد كه امكان
پايه گذارى و راهبرى صنايع گوناگون را ميسر ساخته، مقدار مصرف آهن و فولاد
را به معيارى براى داورى در مورد گستردگى صنعت در كشورها مبدل كرده است.
صنعت فولاد به عنوان يكى از پايه هاى مهم اقتصادى هر كشور تلقى مى شود و در
برخى مطالعات مصرف سرانه فولاد را به عنوان شاخصى براى ارزيابى صنعتى بودن
يك كشور برشمرده اند.در بيش از 61 كشور فولاد توليد مى شود و آهن و فولاد
سهمى 2/5 درصدى از تجارت جهانى كالا را در بر داشته و سهم آن ازصادرات
كالاهاى كارخانه اى نيز بالغ بر 3.3 درصد است. در ايران نيز فولاد با حضور
در بخش هاى مهم توليدى و صنعتى كشور، نقش بسيار مهمى را ايفاء مى كند.
در حال حاضر 63/3 درصد توليد جهانى فولاد با استفاده از سنگ آهن و كك
(ذغال سنگ متالوژيكى) در كوره بلند و كتوتورهاى اكسيژنى (BOF) و 31/1 درصد
آن به روش احياى مستقيم در كوره هاى قوس الكتريكى (EAE) با استفاده از
قراضه و آهن اسفنجى
( DRI) صورت مى گيرد3./6 درصد باقى نيز به روش زيمنس مارتين به دست مى
آيد. پيش بينى مى شود فرايند فولاد سازى كتوتوراكسيژنى به عنوان فرايند
پايه توليد فولاد براى چند دهه بعد نيز در راس قرار گيرد. اين در حالى است
كه در ايران اين نسبت ها
28/8 و 71/2 و صفر است. نسبت سهم هاى توليد فولاد در جهان و ايران
تقريبا برعكس است كه با توجه به مزيت نسبى گاز در ايران كه به عنوان خوراك
اصلى كوره هاى قوس الكتريكى محسوب مى شود و مزيت روش قوس الكتريكى، بايد به
اين موضوع توجه ويژه داشت.
لازم به ذكر است روش كتورتورهاى اكسيژنى در ايران منحصر به شركت ذوب آهن اصفهان مى باشد.
بررسى توليد فولاد در جهان
بانك جهانى نسبت 0/85 درصد رشد اقتصادى به ازاى يك درصد افزايش مصرف فولاد
در جهان را به عنوان يك نسبت تا سال 2050 اعلام كرده است. با توجه به اين
نسبت مى توان ميزان رشد مصرف فولاد كشورها را بر مبناى رشد اقتصادى آنها مد
نظر قرار داد. اين ارقام با توجه به نرخ رشد كشورهاى جهان نشان دهنده رشد
روزافزون نياز به فولاد در جهان است.توليد فولاد خام در دنيا در سال 2010
برابر با يك ميليارد و 414 ميليون تن بود كه نسبت به سال 2009 از رشد 15
درصدى برخوردار است. اين درحالى است كه توليد سال 2009 از افت 8 درصدى نسبت
به سال قبل از آن را تجربه كرد. ظرفيت فولاد خام نيز در سال2010 برابر با
يك ميليارد و 886 ميليون تن است. بنابراين درصد استفاده از ظرفيت توليد
فولاد در دنيا برابر با 73/8 درصد مى شود كه 1.1 درصد از سال 2009 بالاتر
بوده، لكن با رقم 90/8 درصد استفاده از ظرفيت سال 2008 (قبل از بحران
جهانى اقتصاد) فاصله زيادى دارد. ظرفيت بلا استفاده واحدهاى فولادى در دنيا
نزديك به 472 ميليون تن است كه به معناى پيشى گرفتن نسبتا زياد عرضه نسبت
به تقاضا در شرايط حاضر است.كشور چين با توليد 626 ميليون تن فولاد در سال
،2010 ضمن رشد 9/3 درصدى نسبت به سال قبل، معادل 3.44 درصد سهم توليد
فولاد دنيا را به خود اختصاص داده است، پس از آن كشور ژاپن با 7/8 درصد از
سهم توليد فولاد دنيا (109 ميليون تن) در رتبه دوم فولاد قرار دارد. كشور
تركيه نيز با توليد 29ميليون تن فولاد ضمن رشد 14/6 درصد توليد، سهم 2
درصد توليد را داشته و در زمره 10توليد كننده فولاد دنيا قرار گرفته است.
از نظر رشد توليد كشورهاى آمريكا و آلمان با رشد هاى 38/5 و 34/1 درصد در
رديف اول قرار دارند.روند جديدى كه در بازار فولاد در سال هاى اخير شكل
گرفته است، ادغام بنگاه هاى بزرگ و كوچك فولاد سازى در جهان است. ادغام
شركت هاى بزرگ فولاد سازى در جهان در سال هاى اخير بر درجه تمركز بازار
افزوده است؛ اين امر باعث شده است تا شرايط رقابتى در بازار فولاد حكم فرما
نباشد و قيمت گذارى فولاد را تحت تاثير قرار دهد.ليست شركت هاى بزرگ توليد
كننده فولاد در جهان به خوبى نشان مى دهد كه شركت چند مليتى و بزرگ با
اختلاف بسيار زياد نسبت به ساير شركت ها، بيشترين توليد فولاد در جهان را
به خود اختصاص داده اند.
مصرف فولاد در ايران
درحالى كه متوسط مصرف سرانه فولاد جهان 130 كيلوگرم است، اما مصرف سرانه
فولاد ايران بيش از 200 كيلوگرم است كه البته اين امر نشان دهنده رشد
شتابان اقتصادى كشور است. عمده ترين مصرف كنندگان فولاد نيمه ساخته در داخل
كشور شامل فولاد مباركه، ذوب آهن اصفهان، نورد لوله اهواز و فولاد كاويان
است.
پيش بينى توليد فولاد ايران در برنامه پنجم توسعه
ميزان توليد فولاد در برنامه هاى دوم، سوم و چهارم توسعه از روندى افزايشى
برخوردار بوده است. به طورى كه ميزان توليد فولاد در كشور از حدود 7 ميليون
تن در پايان برنامه دوم توسعه به حدود 9ميليون تن در پايان برنامه سوم
توسعه، در سال 83 و به حدود 15 ميليون تن در پايان برنامه چهارم توسعه در
سال 88 رسيده است.
ميزان توليد فولاد در پايان برنامه پنجم 14 ميليون تن پيش بينى شده است كه
با توجه به پيش بينى تقاضاى مصرف 29ميليون تن در پايان سال 88 طرح هاى
افزايش ظرفيت فولادسازى در دستور كار دولت و بخش خصوصى براى پر كردن اين
خلاء قرار گرفته است.از اين ميزان خلا سهم دولت حدود 5 ميليون تن در سال،
طرح هاى توسعه در واحدهاى دولتى – خصوصى موجود حدود 2/5 ميليون تن در سال و
طرح هاى جديد فولادى كه به بخش خصوصى واگذار خواهد شد معادل 5/4 ميليون
تن در سال خواهد بود.
با توجه به اين تقسيم بندى سهم بخش خصوصى حداقل 7 ميليون تن در سال خواهد
بود.طرح هاى افزايش ظرفيت فولاد سازى بخش دولتى شامل افزايش ظرفيت ذوب آهن
اصفهان از 2.2 به 3/6 ميليون تن، افزايش ظرفيت فولاد مباركه اصفهان از
4/2 به 6/2 ميليون تن، افزايش ظرفيت فولاد خوزستان از 2.2 به 4/2 ميليون
تن است. تامين سرمايه لازم براى اجراى اين طرح ها همگى به روش فاينانس و
باى باك مى باشد.