نگاه
نوسان قيمت قراضه و تبعات آن
ميلاد کيوانسرايي – مدتي است بازار آهن قراضه شاهد افزايش روزافزون قيمت خريد آهنقراضه نه از سوي عرضهکنندهها بلکه از سوي خريداران و مجتمعهاي ذوب آهن است. جدا از اينکه آيا در اقتصاد افزايش نرخ خريد ماده اوليه از سوي توليدکننده امري منطقي است يا خير که خود جاي توجه و بررسي دارد.
بايد به اين نکته توجه کرد که آيا اين افزايش قيمت خريد آهن قراضه از سوي مجتمعهاي ذوبآهن به نفع فعالان اين بخش بوده و آيا تضمينکننده منافع آنها است يا خير؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به نکاتي در مورد بازار آهن قراضه ايران توجه کرد. نخست نحوه و سيستم فعاليت اين بخش در ايران و دوم ميزان قدرت اقتصادي و سرمايه در گردش فعالان.عملکرد فعالان اين بخش در خارج از ايران به طور عمده بر پايه خريد و انبار آهن قراضه در تناژهاي بالا سپس اعلام آمادگي جهت عرضه آن به متقاضيان است و در نهايت سود بازرگاني در اين روش تجاري بر پايه بهره مندي از شرايط حاکم بر بازارهاي مالي و پولي (شرايط بانکي و نرخ سود و بورس) و شرايط صنعت فولاد کشور توليدکننده (شرايط عرضه و تقاضا براي محصولات فولادي و شرايط آب و هوايي و تصميمات دولتي در عرصههاي عمراني و شرايط اقتصادي)، کشورهدف يا همان کشور متقاضي محاسبه ميشود.از آنجا که در ايران سيستم حاکم بر اين بازار به طور عمده بر پايه جريان مداوم و پايدار خريد و فروش يا به عبارت ديگر سيستم گردش پايدار عرضه و تقاضا است؛ بنابراين شرايط فعلي حاکم بر بخش آهن قراضه در ايران در اين سيستم بايد بسيار سودمند و تضمينکننده سودهاي سرشار براي فعالان باشد. اما در شرايط فعلي که افزايش افسار گسيخته قيمت خريد آهن قراضه از سوي متقاضيان اين ماده اوليه بروز کرده اين شرايط نه تنها باعث افزايش سودهاي قابل توجه در اين بخش نميشود، بلکه حتي عامل ايجاد مشکلاتي براي فعالان بازار نيز شده است. توجه به اين دو نکته ضروري است که افزايش قيمت خريد از سوي مجتمعهاي ذوبآهن در مدت زمان بسيار کوتاهي در کل چرخه (چرخه تامين و جمعآوري آهن قراضه) اعمال ميشود. ضمن اينکه اعلام نرخ خريد آهن قراضه در ايران توسط متقاضي تعيين ميشود نه عرضهکننده از اينرو همواره در اين چرخه وجود يک سيستم پايدار عرضه و تقاضا در کنار ثبات و افزايش منطقي قيمتها از سوي فعالان مورد انتظار بوده است.نکته دوم در مورد اين موضوع، قدرت اقتصادي و ميزان سرمايه در گردش فعالان در اين بخش است. خلاف بازارهاي خارج از ايران، عمده فعالان در اين بخش در ايران از سرمايه در گردش بسيار پايين و غير قابل افزايشي که قاعدتا قدرت ريسک پذيري آنها را کاهش ميدهد، برخوردارند؛ بنابراين افزايش روزافزون قيمت خريد آهن قراضه از سوي مجتمعهاي ذوبآهن نه تنها موجب افزايش چشمگير و قابل توجه در ميزان سود دهي توليدکنندگان قراضه نميشود، بلکه با کاهش قدرت اقتصادي و ارزش اقتصادي سرمايه در گردش دستاندرکاران توليد قراضه موجب تزلزل در چرخش پول خواهد شد. اين موضوع نکتهاي اساسي و بنيادين است که متاسفانه براي بسياري از فعالان اين بخش به عنوان يک چالش يا به عبارتي بهتر يک ضعف به شمار ميرود.از اينرو با توجه به اينکه چرخه عرضه و تقاضاي آهن قراضه در ايران در حال همسان سازي شرايط خود با شرايط حاکم و جاري بر بازار عرضه و تقاضا و قيمت فولاد است، برگشت اين شرايط و قيمتها به قبل به طور قطع موجب ورشکستگي تعداد قابل توجهي از فعالان اين بخش و کنارهگيري آنها از ادامه فعاليت در آهن قراضه خواهد شد؛ امري که اين بازار در سال (1387) آن را تجربه کرده است.