تحليل
بورس تخصصي مواد اوليه؛ راهي براي تامين نياز واحدهاي ذوب فولاد
ميلاد کيوانسرايي *
صنعت فولاد سال گذشته را با افزايش مداوم و پي در پي نرخ مواد اوليه پشت سر نهاد.
افزايش نرخي که به نظر بسياري از فعالان اين عرصه در بسياري از موارد، افسار گسيخته بوده است.
اين در حالي است که در سال جديد نيز فعالان اين عرصه همچنان انتظار اين
افزايش قيمتها را پيشبيني ميکنند، ضمن اينکه بسياري از مجتمعهاي ذوب
آهن بهرغم پذيرش اين افزايش قيمت و تبعات ناشي از آن براي اين بنگاهها،
همچنان در تامين مواد اوليه خود با مشکل مواجه هستند.
بنابراين به
نظر ميرسد دست يافتن به راه حلي که تضمين کننده تامين مواد اوليه هر مجتمع
ذوب در زمان معين با کيفيت تعيين شده و به قيمت توافقي باشد بيش از پيش
ضروري به نظر ميرسد.
اهداف و نتايج ارزشمندي که در صورت به وقوع پيوستن اين شرايط براي صنعت فولاد به ارمغان خواهد آمد عبارت است از:
1-تضمين تامين مواد اوليه مورد نياز مجتمعهاي ذوب آهن.
2- تضمين کيفيت مواد اوليه خريداري شده از سوي مجتمعهاي ذوب آهن.
3- مشخص شدن نرخ خريد مواد اوليه خريداري شده از سوي مجتمعهاي ذوب آهن.
4-مشخص شدن حجم مواد اوليه خريداري شده از سوي مجتمعهاي ذوب آهن.
5-حذف واسطههاي غير ضروري در خريد مواد اوليه.
6-امکان برنامه ريزي در توليد توسط بنگاههاي اقتصادي.
7-امکان دستيابي به دور نماي اقتصادي بنگاه.
از
اينرو بايد ديد چگونه ميتوان به اين اهداف دست يافت که در اين ميان به
نظر ميرسد ايجاد بورس تخصصي مواد اوليه صنعت فولاد در کشور ميتواند
پاسخگوي مناسبي به اين نيازها باشد و به خوبي خواستههاي فوق را برآورده
سازد.
بورس تخصصي مواد اوليه صنعت فولاد(بورس آهن قراضه) به عنوان
مکاني تخصصي براي عرضه کنندگان (تجار و فعالين مواد اوليه)و متقاضيان
(مجتمعهاي ذوبآهن)، ميتواند ضمن کاهش فشار رواني تامين مواد اوليه براي
مجتمعهاي ذوب آهن از يک سو، بازاري مناسب و شفاف را براي عرضهکنندگان
مواد اوليه فراهم کند تا به اين ترتيب با حذف واسطه در اين چرخه، ضمن تسهيل
در امر خريد مواد اوليه از افزايش کاذب قيمتها نيز جلوگيري شود. از اين
طريق عرضهکنندگان ميتوانند با شرايط مناسب اقدام به فروش محمولههاي خود
کرده و ديگر بنگاهها نيز اقدام به خريد مواد اوليه خود با شرايط مناسب
کنند.
ضمن اينکه بدين ترتيب خريداران مواد اوليه وارد بازاري ميشوند که در آن ميتوانند بسته به نياز خود اقدام به خريد
آهن
قراضه با حجم و کيفيت مشخص و در زمان معلوم کنند که به اين ترتيب موجب
شفافتر شدن چرخه تراکنش مالي بنگاهها و همچنين برنامهريزي جهت توليد
خواهد شد که به تبع آن دستيابي به دورنماي عملکرد کلي بنگاهها در ماههاي
آتي را نيز به دنبال
خواهد داشت.
ضمن اينکه به اين ترتيب بنگاه
ميتواند با شفاف شدن برنامههاي پيش روي خود اقدام به برنامه ريزي جهت
مقابله با رخدادهاي قابل پيشبيني در ماههاي آينده کند تا موجبات ثبات
بنگاه اقتصادي بيش از پيش فراهم شود.
علاوه بر اين ميتوان با يک
برنامهريزي صحيح از سوي بنگاههاي اقتصادي با افزايش نرخ خريد راه را جهت
عرضه قراضه خارجي نيز هموار کرد، چرا که با گذشت زمان و رسيدن زمان تحويل
محموله از سوي عرضهکننده و با توجه به تورم ايجاد شده در اين مدت اين
افزايش قيمت پوشيده خواهد شد و اين در حالي است که بنگاه اقتصادي توانسته
ضمن خريد مناسب مواد اوليه خود به خوبي به اهداف ذکر شده در فوق دست يابد.
آنچه
در اين مطلب پيشنهاد شده است به طور قطع داراي نقاط ضعف و قوت متعددي است
اميد ميرود با دريافت نظرات و پيشنهادات فعالان صنعت فولاد ايران بتوان
به طرحي کامل و جامع در اين خصوص دست يافت.
*مديرعامل شرکت راگ



