این در حالی است که با برنامههای حاکمیت برای رساندن تولید فولاد به 55 میلیون تن در افق 1404، چنین چیزی قابل پیش بینی بود و مدیران کارخانجات فولادی و مدیران معادن بزرگ سنگ آهن و حتی دولت، باید تمهیدات و برنامه ریزی لازم را برای اکتشاف و بهره برداری از معادن سنگ آهن به منظور خوراک کارخانجات فولاد را از پیش اتخاذ می کردند.
اما متاسفانه نه سرعت دولت و حاکمیت به دلیل ضیق منابع مالی در امر اکتشاف خوب بود و نه منفعت طلبی و تفکر جزیرهای شرکتهای بزرگ سنگ آهن و فولاد سازان بزرگ کشور اجازه اتخاذ یک راهکار جامع و متشکل را در این خصوص میداد. نتیجه این شده است که بحران در حوالی کارخانجات فولاد پرسه میزند. معادن بزرگ سنگ آهن نیز حتی از پس تامین خوراک کارخانجات فولاد خود بر نمیآیند و تمام هدفشان این است که تا جایی که می توانند سهمیه صادرات سنگ آهن خود را افزایش بدهند. تولید کنندگان بخش خصوصی سنگ آهن نیز از طرحها و ایدههای درخشانی مانند اس ام ای ها و برنامه برای بهره برداری از معادن هماتیت سنگ آهن عقب نشینی کرد. با مهرداد اکبریان رئیس انجمن تولید کنندگان سنگ آهن درباره این موضوعات گفتگو کردیم.
رئیس انجمن تولید کنندگان سنگ آهن ایران در گفتگو با دنیای معدن درخصوص وضعیت بازار سنگ آهن ایران و تامین خوراک کارخانجات فولادی گفت : در وهله اول باید به این سوال پاسخ داد که بضاعت سنگ آهن کشور چقدر است و چگونه می شود از تمام ذخایر سنگ آهن استفاده کرد و نیاز کارخانجات داخلی را پوشش داد.
مهرداد اکبریان افزود : بخش دوم نیز این است که راهکار کوتاه مدت برای تامین خوراک برای کارخانهای مثل ذوب آهن که کمبود بار دارد چیست؟
وی ادامه داد : اما در پاسخ هر دوی این سوالات من میگویم، ما در کلان به یک اراده بزرگ و جنبش معدنی نیاز داریم که از اکتشاف، استخراج و تجهیز ماشینآلات و صنایع معدنی و … شروع شده و تا اعطای استقلال به بخش معدن کل کشور از سمت حاکمیت ادامه دارد. بخش معدن نیازمند است مانند سایر کسب و کارها و بنگاههای آزاد که سرمایه گذاری می کنند، تولید می کنند و می فروشند و ممکن است یک روز ضرر کنند و یک روز سود ببرند، آزاد و در نهایت تابع شرایط واقعی بازار باشد.
وی تصریح کرد : دولت باید این اجازه را بدهد و با دخالتهای پی در پی و محدود کننده و معلول کننده مثل سرکوب گری قیمت باعث نشود این مساله ابتر بماند.
اکبریان با بیان راهکار دیگر با شرایط موجود نیز گفت : راهکار دیگر این است که با همین شرایط ظرفیت را بالا ببریم. به این منظور یکی از راحت ترین راه حلها این است که شرکتهای بزرگ به دلیل اینکه صاحب سرمایه و ماشینآلات هستند و هم ارتباطات لازم برای واردات ماشینآلات دارند با معادن کوچک و متوسط جوینت شوند.
رئیس انجمن تولیدکنندگان سنگ آهن ادامه داد: بدین شکل، سرمایه و ماشینآلات از شرکتهای بزرگ است و معادن نیز در ازای آن سنگی که تولید میکنند را به شرکتهای بزرگ می فروشند. این راهکار استفاده دو جانبه دارد؛ هم معدن راه میافتد و هم شرکتها صاحب مواد اولیه و خام می شوند.
وی با اشاره به اینکه این راهکار است در قالب قراردادهای کوتاه مدت انجام پذیر نیست گفت: چنین ارتباطی باید در قالب انعقاد قراردادهای میان مدت و بلند مدت مانند دو ساله، سه ساله و 5 ساله انجام و روال شود. حداقل دو سه قرارداد به عنوان الگو معرفی کنیم تا بقیه هم از آن پیروی کنند.
اکبریان در ادامه با بیان اینکه کارخانجات فولادی هم به دنبال چنین چیزی هستند، افزود : همه مدیران شرکتهای بزرگ نیز به این نتیجه رسیدهاند و این روزها بدون هماهنگی تمام مدیران عامل شرکتهای بزرگ فولادی همه یک حرف را می زدند طوری که انگار از روی یک کتاب دارند می خوانند چون یک نیاز واحد و راهکار واحد است.